سال نوتان مبارک سفربه عشق آباد اواخر اسفند و قشم اوایل بهار سبب شد از پاسخ گویی به محبت شماکوتاهی کنم که صمیمانه عذر می خواهم ماجرای سفر عشق آباد راکه یه دعوت غیر منتظره بود  دارم می نویسم بخصوص دیدن شهر مرو  و مهنه  یا همان میهنه زادگاه ابوسعید .

سال خوبی را برایتان آرزو می کنم وب همه کسا نی را که پیام می گذارند می بینم گاهی نوشتن را ضرورت می دانم از تذکرات خودم پیشاپیش عذر خواهی می کنم  در سال جدید عصر شعر و ترانه طبق معمول ماهانه برگزار می شود ترانه زیر را آقای اخشابی خوانده که هنوز منتشر نشده است .

 

ياد من باش اگه خوابي اگه بيدار ياد من باش

به همين بهانه يك شب  حتي يك بار ياد من باش

 

ياد من باش اگه دنيا با تو مهربون نمي شه

مث عكساي من و تو زندگي  جوون نمي شه

 

ياد من باش اگه سنگم ،اگه خاكم ،اگه رودم

برا تو خاطره گفتم واسه تو خاطره بودم

 

اگه بارون و بيابون منُ گم كرده تو چشماش

گاهي وقتا مهربون شو ،گاهي وقتا ياد من باش

 

***

 

ساده بود اما برا من كه يه دلشكسته بودم

مث طوفان روز رفتن كوله بارُ بسته بودم

 

يه روز از تو جون گرفتم ،يه روز از تو دل بريدم

از همه دنيا گذشتم ،به همه دنيا رسيدم

 

ساده بود اما تو جاده دست و پامُ جا گذاشتم

شب دل بريدن از خود ، همه رُ تنها گذاشتم

 

دريا دلواپس من شد ،منُ ديد به گريه افتاد

منُ بشناس اگه بارون ردپامُ برده از ياد

 

ياد من باش ،يه پلاكم ،يه نشونه زير خاكم

مثِ لاله ها غريبم ، مث عاشقا هلاكم

 

اگه بارون و بيابون منُ گم كرده تو چشماش

گاهي وقتا مهربون شو ،گاهي وقتا ياد من باش