شاعران آیینی لطفا به پر و پای هم نپیچید!


شما بخشی از موقوفات مکتب امامیه هستید. تنوع و تکثر لازم است، چون مخالفان شما هم متنوع و متکثرند از کلب آستان تا عالم ربانی در این بارگاه شریف، محل اعتبار دارد. البته متاسفانه در این سال ها ترتیب و توالی از اعلا به ادنا در تزاید بوده  است  از طرفی اثر  چشم گیری در حوزه معرفت علوی منتشر نشده، اما از طرف دیگر وسعت میدان ارادت، چشمگیر تر شده است .

 تشیع صفوی بر منهاج کتب حدیث و روایات نقش گسترده ای در اقامه عزای حسینی داشت. نشر معارف اهل بیت در حوزه های علمی قم و نجف و بیروت به وفور صورت بست و نفس گریستن بر منابر وعظ مورد تقدیس قرار گرفت. شک نداریم که گریه امام جعفر صادق ع با گریه فلان مداح و روضه خوان از حیث معنی و معرفت تفاوت دارد.پس از خداوند بخواهیم اگر توفیق گریه هم نصیب می کند از نوع گریه آگاهانه و ستم ستیز موسس مکتب شیعه باشد، نه معاملات نیازمندان شفاعت و آمرزش .

 شایسته است کلاب آستان مقدس معزای حسینی، ضمن اظهار  خاکساری، جانب حرمت "جاعلکم فی الارض خلیفه" را داشته باشند و در این کار مبالغت بیش از حد نکنند که اصل شهادت سالار شهیدان بر منهاج دفاع از نص شریف قدسی و سنت نبوی بود .

امید که روشنگری عالمان ربانی  بر سیر تزاید ادنا به اعلا  بیفزاید چه این نا همگونی در ارادت به مکتب علوی اغلب زمانی روی می دهد که" علماء امت "  در نشر علم و آگاهی کوتاهی می کنند و ساقی مجلس می فزونتر در پیاله ی  معربدان و مستان و قلندران و رندان می ریزد.     

بسیار شدی

بسیار شدی، نام تو بسیار نوشتند
بسیار تو را بر در و دیوار نوشتند

منظومه‌ی خون‌خواهی فریاد تو را خلق،
بسیار سرودند و به تکرار نوشتند

خورشید شدی؛ شکل تو را نور کشیدند
تاریک شدی؛ نام تو را تار نوشتند

از داغ اسیران تو صدبار سرودند
از مشق شهیدان تو صدبار نوشتند


ای آینه، آن روز شکستی و پس از آن،
بسیار شدی، نام تو بسیار نوشتند

همین دلتنگیا

در مثنوی شریف مولانا آمده است واعظی بر منبر به جان راهزنان دعا می کرد. گفتند: چرا صالحان را دعا نکنی؟ گفت: هر گاه به دنیا رو کردم ،راهزنان کاری کردند که به سمت دوست باز گشتم . گاهی دلتنگی ها بیشتر ما را وابسته تر می کند...این ترانه تو همین حال و هوا گفته شد : 



همین دلتنگیا خوبه ، می ترسم

کنارت باشم ازتو بی خبر شم

تو این بی طاقتی یادت می افتم

بذار از این که هستم، دور تر شم

 

کنارت باشم آرامش می گیرم

حواسم پرت دنیای تو می شه

بذار عادت کنم سرما رو بی تو

چقد شیرینه عشق از پشت شیشه

 

تا وقتی درد دارم، از تو می خوام

که برگردی تو آغوشت بمیرم

همین دلتنگیا خوبه ، می ترسم

کنارت باشم آرامش بگیرم

 

من و رویای عشق و بی خیالی

کنار هم، دروغی بی اساسه

بذار عادت کنم با درد دوری

یه وقتا عشق، عین التماسه

 

کنار تو، مث ساعت، مث عکس

مث آینه، برات تکرار می شم

همین دلتنگیا خوبه که هر صبح

به عشق دیدنت، بیدار می شم