برای تو سنگی شدم در ماهی ، اشکی شدم در چاهی ، ردی شدم در راهی  ، پیش از

تو من برای خودم بودم برای دقیقه های متروک ، برای ثانیه ها ی فلج  برای زمان

مزمن رنج .

برای تو شهدی شدم در کامی. ماهی شدم بر بامی. یادی شدم در نامی.

 به اکنونِ ِ تو عاشقم به پیش از این و پس از آن ، به زمان تو عاشقم به دهان تو.

پرنده پوش ِرنگین کمان ِمن. گل ِگیسویت ماه نقره ای رّد ابرویت آه...   به من نگاه کن با

چشمی که کمینگاه آهوان ست

برای تو شکلی شدم در رنگی ، زخمی شدم درجنگی ، نقشی شدم بر سنگی .