کم کم شکسته شد جبروت صدای تو
طاووس پر افاده ی مغرور ، وای تو

تو بی پناه عالم و این کودکان خواب
بر شانه بسته اند طلسم دعای تو

من ازکدام سو به تو نزدیکتر شوم
افتادم از نفس ، نرسیدم به پای تو

نفرت به عشق و عشق به نفرت شبیه بود
... تلخ است ماجرای من و ماجرای تو

این عشق جز حکایت دادو ستد نبود
مردی برای من که بمیرم برای تو