.....
باد نمی پرسد در می زند
می پیچد بر در سر می زند
من ولی از باد پریشان ترم
نبضم با کوبه ی در می زند
حبس سکوتم پر از آواز هیس
ساز مرا مرگ مگر می زند
خاموشم تنها با یاد تو
گنجشکی در من پر می زند
روز و شبم نیست پرم از تپش
دل به هوایت چقدر می زند
ساز الفبای تو با شعر من
هر دم آهنگ دگر می زند
+ نوشته شده در سه شنبه چهارم خرداد ۱۳۸۹ ساعت 9:8 توسط عبدالجبار کاکایی
|