آینه
مث آينه اي شكسته رو زمينم
حالا بهتر مي تونم تو رو ببينم
حالا من هزار تا دل هزار تا دستم
حالا من هزار تا آغوشِ ِشكسته م
حالا تكرار مي شه چشمات توي چشمام
حالا اندازه ي دنيا تو رو مي خوام
حالا چن هزار دليل تازه دارم
كه چشامو از چشات بر نمي دارم
حالا هر دقيقه دارم از تو سهمي
تو بايد شكسته باشي تا بفهمي
مث آینه ای شکسته رو زمینم
حالا بهتر می تونم تو رو ببینم
+ نوشته شده در دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 18:1 توسط عبدالجبار کاکایی
|